به علیرضا عصار گرامی که حکم استادی بر گردنم دارد
تو عهد نوجوونیها
صدا از رادیو اومد
صدایی از دل یک موج
مثه ماهی تو جزر و مد
صدات اومد که می دادی
خبر از لحظه های عید
شروع شد این طرفداری
یه عشق خالص و جاوید
صدات مثل قلندرها
طنینی خاص و زیبا داشت
وَ وقتی از علی (ع) گفتی
تو دل بذر محبت کاشت
چقد خوبه که می بینم
تو شعرات جز حقیقت نیست
همینم واسه ی مستی
برای عاشقی کافیست
برام این بس ،که می پیچه
هنوز ؛ هرجا صدای تو
امیدوارم که از نزدیک
ببینم خنده های تو
یه قولی به من و هرکی
طرفداره بده ای جان
قسم میدم تو رو بالله
به عشق خالص مستان
بمون تا از صدای تو
تموم دنیا مسروره
بمون تا دنیا دنیا هست
برای ما ، اسطوره
بخون باز از علی (ع) و باز
بخون از شعر مولانا
با اون آوای ت
عمارت کن منو جانا
سماع گوش من نامت
سماع هوش من جانت"
بخون باز از ته قلبت
بخون از عمق ایمانت
هنوزم توی این خونه
یه پوستر روی دیواره
صدایی هم اگه باشه
صدای ناب عصاره
علی حسینمردی
دی ماه نود و شش
درباره این سایت